تو رفتی و دلم غمین شد، قرین آه آتشین شد ،از آن شبی که بر نگشتی!
تو عاشق نبودی، جای من نبودی بدونی فرق بین تو و من
همه اون روزا که بی تو گذشت کنار تو بودم واسه رفتن تو یک روزی گرفت تمام وجودم
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه این دیده از آن روست که خونابه فشان است
من امیدم را در یاس یافتم
مهتاب ام را در شب
عشقم را در سال بد یافتم
و هنگامی که داشتم خاکستر می شدم
گر گرفتم