وبلاگ rezaduty

وبلاگ rezaduty

خوش آمدید

هرگز دل من ز علم محروم نشد

کم ماند ز اسرار که معلوم نشد

هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز

معلومم شد که هیچ معلوم نشد

(حکیم خیام)

آخرین نظرات
  • ۷ آبان ۹۸، ۲۳:۰۸ - بلفاروپلاستی
    عالی

عشق

با آنکه می‌دانم یادی از من در تو نیست...

عشق

چه آرزو ها داشتیم...

عشق

سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن    کاین بود عاقبت کار جهان گذران

عشق

تو رفتی و دلم غمین شد، قرین آه آتشین شد ،از آن شبی که بر نگشتی!

تو عاشق نبودی، جای من نبودی بدونی فرق بین تو و من

عشق

همه اون روزا که بی تو گذشت کنار تو بودم  واسه رفتن تو یک روزی گرفت تمام وجودم